فتح: چرخش فلسطین به سمت چین در سایه تغییرات جهانی است
تاریخ انتشار: ۱۴ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۳۸۵۰۹۵
دو تن از رهبران جنبش فتح فلسطین اعلام کردند که «جهتگیری رهبری فلسطین به سمت چین برای حل نزاع با رژیم صهیونیستی در پرتو جانبداری آشکار آمریکا و ناامیدی فلسطینیها از دولت واشنگتن است.
به گزارش ایسنا، به نقل از خبرگزاری اسپوتنیک، ریاض المالکی، وزیر امور خارجه فلسطین پس از یک سری تخلفات رژیم صهیونیستی از دولت جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا انتقاد کرد و آن را «ناامیدکننده» توصیف کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او در دیدار با نمایندگان رسانههای خارجی در مقر وزارتخانه در رام الله گفت: سه سال از وعدههای دولت آمریکا به ریاست جو بایدن میگذرد و ما فقط شاهد تمدید حمایت مالی از آژانس امداد و کار سازمان ملل متحد (آنروا) و ارائه برخی از حمایتها برای بیمارستانها در بیت المقدس شرقی بودهایم.
المالکی گفت که فلسطین به طور فزایندهای برای دریافت کمک، به چین که از عضویت کامل دولت فلسطین در سازمان ملل حمایت میکند، اهتمام دارد.
وی ادامه داد: چین میخواهد حضور خود را در خاورمیانه نه تنها از نظر اقتصادی بلکه از نظر سیاسی افزایش دهد تا ثقل داخلی خود را منعکس کند و بسیاری از کشورهای جهان به دنبال دریافت حمایت چین هستند که به یک بازیگر بسیار مهم جهانی تبدیل شده است.
المالکی درباره نقش آمریکا در روند صلح بین طرفهای فلسطینی و رژیم صهیونیستی گفت: هیچ روند صلحی در خاورمیانه وجود ندارد و اگر در آینده این اتفاق بیفتد چرا چین در کنار دیگر کشورها حضور نداشته باشد؟
در این راستا برخی از تحلیلگران سوالاتی را در مورد اهمیت رویکرد جدید فلسطین و امکان ایفای نقش محوری چین در مساله فلسطین و پذیرش این نقش توسط تلآویو مطرح کردند.
دکتر تیسیر نصرالله یکی از اعضای شورای انقلابی جنبش فتح گفت: اعلام رهبری سیاسی فلسطین مبنی بر روی آوردن به چین به جای ایالات متحده آمریکا برای حل بحران اشغال فلسطین توسط اسرائیل گزینه بسیار خوبی است.
وی در اظهاراتی به اسپوتنیک افزود: چین یک کشور بزرگ و یک قدرت بینالمللی بزرگ است و هیچگونه جاه طلبی استعماری در جهان ندارد و دوست مردم فلسطین است که از اشغال و تجاوزات مستمر اسرائیل رنج میبرند و واشنگتن در طول این سالهای اشغالگری کوچکترین کاری نکرده است.
تیسیر نصرالله تاکید کرد که چین میتواند نقش بیطرفی در مناقشه فلسطین و رژیم صهیونیستی داشته باشد و از ایالات متحده آمریکا صادقتر باشد. چرخش فلسطین به سمت چین در سایه تغییر جهان صورت میگیرد زیرا دیگر این امکان وجود ندارد که در جهان یک قطب بماند.
مشاور زید الایوبی، رهبر جنبش فتح نیز گفت: «مردم فلسطین از آمریکا و دولت رئیس جمهوری جو بایدن، به ویژه پس از یکسری وعدههایی که درباره حل منازعه فلسطین و اسرائیل، راهکار تشکیل دو دولتی، تشکیل کشور مستقل فلسطین، توقف تجاوزات و جنایات اسرائیل علیه فلسطینیها داده بود، احساس ناامیدی شدیدی میکنند.»
وی نیز در گفتوگو با اسپوتنیک گفت: دولت آمریکا آشکارا از اسرائیل جانبداری میکند، تمام تخلفات و جنایات آن را سرپوش میگذارد و حتی از دولت افراطی بنیامین نتانیاهو حمایت میکند، اسلحه و بودجه هنگفتی را در اختیار آن قرار میدهد که ارتش اسرائیل از آن برای کشتن شهروندان فلسطینی استفاده میکند.
الایوبی افزود: دولت آمریکا این توانایی را دارد که تجاوز اسرائیل به مردم فلسطین را متوقف، رژیم اشغالگر را مجبور به عقب نشینی از سرزمینهای اشغالی در سال ۱۹۶۷ کرده و تمام قطعنامههای مشروعیت بینالمللی را اجرا کند؛ اما در واقعیت نمیخواهد این کار را بکند.
این رهبر جنبش فتح از مواضع چین و روسیه که از خواستههای سیاسی مردم فلسطین حمایت میکنند، قدردانی کرد و گفت، این امر جهت گیریهای بینالمللی جدید رهبری فلسطین را توجیه میکند تا به چین و روسیه در تلاش برای پایان دادن به اشغال سرزمینهای فلسطینی توسط رژیم صهیونیستی نقشی قوی و محوری بدهد.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: چين ریاض المالکی جنبش فتح حمله روسيه به اوكراين آمريكا کودتا در نیجر عربستان روسيه نيجر هتک حرمت قرآن اهانت به قرآن کریم حمله روسيه به اوكراين آمريكا کودتا در نیجر عربستان رژیم صهیونیستی مردم فلسطین جنبش فتح
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۸۵۰۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ریشههای تروریستپروری در سیاستهای غرب؛ ترور برای بقا!
این روزها نام فلسطین بیش از هر زمان دیگری بر سر زبانها افتاده و از اقصینقاط جهان به گوش میرسد و یک جنبش عمومی برای احقاق حقوق مردم غزه آغاز شده است. البته جنایت صهیونیستها که در ماههای اخیر به اوج خود رسیده، محدود به وقایع بعد از عملیات طوفانالاقصی و ماههای اخیر نمیشود و قدمتی ۷۵ساله دارد و مهاجرت اجباری و پاکسازی قومیتی سوغات شوم صهیونیستها در این تهاجم است.
رسانهایشدن بخشی از جنایتهای ارتش صهیونیستی در غزه و مخابره تصاویر بیمارستانها و مراکز درمانی که تاکنون سانسور میشد همبستگی عمیقی را بین ملتهای مختلف علیه رژیم کودککش اسرائیل رقم زد و این کینه به اقدام بزرگ و ارزشمندی نظیر تظاهرات مردم و تجمع دانشجویان جهان علیه صهیونیستها منجر شد.
گزارشهای ارسالی از دانشگاههای آمریکا یکی از شگفتانگیزترین اخبار این روزها بود و باعث شد تا نقاب از چهره سران آمریکا کنار رفته و افکارعمومی جهان با ماهیت تروریستپرور این دولت استعماری آشنا شوند چراکه اگر حمایتهای بیدریغ کاخسفید از این رژیم تداوم نداشت، کار اسرائیل پیش از اینها یکسره شده بود و ملت مظلوم غزه قربانی زیادهخواهی صهیونیستهای غاصب نمیشدند.
مروری بر تاریخ پرفرازونشیب منطقه غرب آسیا حکایت از این دارد که کشورهای غربی ازجمله آمریکا برای بهرهمندی از مواهب و امکانات استراتژیک این منطقه، رژیمی با عنوان اسرائیل را علم کردند تا با اقدامات ایذایی و تروریستی علیه ملتهای منطقه غرب آسیا، اهداف استعماری آنها را محقق کند، اما رویدادهای اخیر نشان میدهد که بومرنگ این بدخواهیها به سمت کشورهای غربی برگشته است و افکارعمومی این کشورها با محاکمه آنها خواستار بازنگری این سیاستهای نژادپرستانه هستند؛ مسألهای که به زعم کارشناسان توجه و عدم توجه به آن، حاکمیت آمریکا و دولت بایدن را با چالشی جدی مواجه کرده و به افول هژمونی آن میانجامد.
یکی ازموضوعاتی که ریاکاری و استانداردهای دوگانه دولتهای غربی را بهصورت واضح آشکار کرده و موجب رسوایی آنها میشود استفاده دوپهلو از پدیده تروریسم است. سیاستمداران غربی از یکسو در سخنرانیها و موضعگیریهایشان مکررا از لزوم مقابله با تروریسم میگویند و از طرف دیگر با حمایت از گروههای تروریستی و تقسیم آن به دو بخش خوب و بد، رویه دروغین خود در فریب افکارعمومی را آشکار میکنند. سناتورهای آمریکایی و دیپلماتهای اروپایی پشت تریبونهای رسمی، خودشان را دشمن نخست گروههای تروریستی معرفی میکنند، اما تاکنون عملیات قابلتوجهی از سوی آنها علیه اهداف غربی صورت نگرفته است و همواره در راستای تحقق اهداف آمریکا که جنگافروزی و دستاندازی به ثروتهای ملتهاست حرکت کردهاند و بیدلیل نیست که از حمایت آنها نیز برخوردار هستند و تروریسم در خدمت آمریکاست؛ مسألهای که با نگاهی به عملکرد دولتهای غربی قابل رویت است و میتوان رد پای آنها را در روابط متقابل دید. تشکیل دولت غاصب صهیونیست که مصداق کاملی از تروریسم است بخشی از این تعامل است که صدمات زیادی را بر پیکره جهان اسلام و جامعه بشری وارد کرد. شواهد و مستندات بسیاری وجود دارد که نشان میدهد مقامات اروپایی با همراهی صهیونیستها، از حمایت مردم بیدفاع غزه خودداری کرده و ناقض حقوقبشری شدهاند که داعیه پاسداری از آن را دارند و عجیبتر آنکه در برخی موارد از اقدامات بشردوستانهای که در حمایت از حقوق مردم فلسطین انجام گرفته است نیز جرمانگاری کرده و مانع ارسال کمکهای بشردوستانه شدهاند.
نقش آمریکا در تثبیت جریانهای تروریستی
میسال ۱۹۴۸بودکه اعلامیه دولت آمریکا مبنی بر شناسایی دولت اسرائیل صادر شد. درحالیکه این طرح هنوز در مجمع عمومی سازمان ملل در جریان بود و کارشناسان مشغول بررسی و گفتگو درباره طرح قیمومیت بودند، اما تصمیمگیرندگان کاخسفید مثل همین حالا که چشم و گوش خود را نسبت به جنایات صهیونیستها بستهاند، بدون توجه به نتایج بررسی سازمان ملل، دولت اسرائیل را به رسمیت شناخته و مسئولان اسرائیلی نیز استقلال خود را اعلام کردند و این آغاز راه آمریکا برای حمایت از اسرائیل بود. موضوعی که در این هفتهها بهدلیل آن به مصاف شهروندان کشورش رفته و حتی برای حفاظت از منافع اسرائیل تمام اصول قانونی را زیر پا گذاشته است.
رئیسجمهور آمریکا در ادامه تصمیمهای متعددی را در راستای پاسداری از موجودیت نحس اسرائیل اتخاذ کرده و در نخستین ملاقات رسمی با مقامات صهیونیستی، مبلغ صدمیلیون دلار در اختیار آنها قرار داد و با تأسیس دفتر سیاسی در تلآویو به روابط دیپلماتیک میان آمریکا و اسرائیل رسمیت بخشید تا سایر کشورها نیز از این قاعده پیروی کنند. خوابی که برای منطقه غربآسیا دیده بودند و با جهاد رزمندگان محور مقاومت کابوسی شد که علاوه بر اضمحلال صهیونیستها برای آمریکاییها نیز پرمخاطره شده است. اما آمریکا به همین هم بسنده نکرده و تلاشهای زیادی را برای پذیرش اسرائیل در سازمان ملل متحدانجام داد واین خوشخدمتیها بالغو تحریم نظامی وارسال اسلحه به اسرائیل از طرف آمریکا تکمیل شد و مجموعه این کارها اراده آمریکا در تشکیل این رژیم تروریستی را نشان میدهد که علنا اعلام جنگی علیه اعراب و ساکنان فلسطین بود.
ریشههای تروریسم در غرب آسیا
این سلسلهاقدامات باعث شد تا کشورهای غربی به رهبری آمریکا، رژیم غاصب صهیونیستی و دلارهای نفتی برخی حکام دستنشانده در منطقه اضلاع مثلث تروریسم را در منطقه غربآسیا کامل کنند. برخورداری از منابع طبیعی فسیلی یکی از مواردی بود که باعث شد تا غربیها چشم طمع به این منطقه دوخته و این پهنه جغرافیایی را تبدیل به مأمن تروریستها کنند. از سوی دیگر وقوع جنگ در این منطقه سود کلانی را نصیب این دولتهای استعماری میکرد و آمریکا برای ادامه حیات خود محتاج میلیونها دلاری است که از طرف کارخانههای اسلحهسازی به خزانه آنها سرازیر میشود. پس پرواضح است که جنگافروزی از طریق حمایت از تروریسم در منطقه بهترین راه برای جوشدادن این معاملات پرسود است.
علاوه بر آمریکا، اسرائیل نیز به دلایل متعددی برای حمایت از گسترش تروریسم در منطقه اشتیاق دارد: از ابتدای تأسیس رژیم منحوس صهیونیستی در غربآسیا و در قلب سرزمینهای اسلامی حفظ امنیت مهمترین دغدغه این رژیم بوده و هست. از طرفی صهیونیستها بهدلیل نداشتن وسعت و جمعیت کافی بهمنظور جنگ مجبور است تا از درگیری بلندمدت با کشورهای منطقه و حتی جنبشهای اسلامی مانند حزبا... و حماس اجتناب کند؛ بنابراین بهترین راه برای درگیرنشدن مستقیم در منطقه حمایت از گروههای تروریستی است تا کشورهایی مانند سوریه، لبنان و ایران درگیر مبارزه با تروریسم شوند و از مبارزه با اسرائیل دست بردارند.
تولید و حمایت تروریسم از سوی آمریکا یکی از توطئههای پنتاگون است تا طی آن رقبای منطقهای این دولت استکباری مشغول حلوفصل این مسأله ویرانکننده در داخل مرزهایشان باشند و برای رهایی از آن دست به دامان آمریکا یا متحد صهیونیستها شوند و بهاینترتیب این کشورها علاوه بر اینکه مجری سیاست آمریکا باشند، منافع اقتصادی چشمگیری را نیز نصیب دولتهای غربی کنند. پس از بهار عربی و سقوط حکومتهای خودکامه در آفریقا و غربآسیا، حکومتهای وابسته که با دیدن عاقبت همکیشان خود دچار هراس شده بودند برای رهایی از خشم مردم به دولتهای تروریستپرور متوسل شدند و اعتراف مقامات آمریکایی در تاسیس داعش نشان از همراهی مستمر آنها با گروههای تروریستی دارد و عجیب آنکه بازهم دولتهای خودکامه وابسته به غرب از گزند داعش در امان بودند.
حمایت دولتهای اروپایی از گروهک تروریستی منافقین و پشتیبانی از گروههای مسلح تجزیهطلب مثالهای نغزی است که نشان میدهد دولتهای غربی با استانداردهای دوگانه خود گاهی برای مقابله با تروریسم به کشورهای دیگر لشکرکشی کرده و استقلال آنها را زیر سؤال میبرند و بعضا با پذیرش افرادی که نقش مستقیمی در کشتار ۱۷هزار نفر از شهروندان ایرانی داشتهاند، تمام قوانین مرتبط با این موضوع را زیر پا گذاشته و برای آنها فرشقرمز پهن میکنند.
به هر تقدیر وقایع این روزهای غزه وجنون نسلکشی توسط صهیونیستها و حمایت عریان مدعیان حقوقبشر از این رژیمنژادپرست نشان میدهد که باید مراقب آدرس غلط رسانههای غربی بود. موضوعی که در نامه رهبر معظم انقلاب که سالها پیش خطاب به جوانان اروپایی نوشته شده بود هم به آن اشاره شده بود و معظمله فلسطین را مرز حق و باطل عنوان و تاکید کرده بودند: «تا زمانی که معیارهای دوگانه بر سیاست غرب مسلط باشد و تا وقتی که تروریسم در نگاه حامیان قدرتمندش به انواع خوب و بد تقسیم شود و تا روزی که منافع دولتها بر ارزشهای انسانی و اخلاقی ترجیح داده شود، نباید ریشههای خشونت را در جای دیگر جستوجو کرد.» بنابراین صحنههای غمانگیزی که این ماهها از غزه مخابره میشود ریشه در خشونت آمریکایی دارد و به فضل خدا با بیداری جهانی که در سطح جهان فراگیر شده است، به نابودی صهیونیسم و آزادی قدس منجر میشود.
منبع: رونامه جام جم
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی